همه فعالیتهای سیاسیاش از مبارزات در دوران مصدق و انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و تأسیس اولین پایگاه آموزش جنگهای مسلحانه در مصر و فعالیتهای فرهنگی و چریکی در لبنان تا عضویت در شورای مرکزی نهضت آزادی ایران، ماموریت رسیدگی به ناآرامیهای کردستان، مسئولیتش بهعنوان وزیر دفاع ایران و حضور در جنگ ایران و عراق و بنیان نهادن ستاد جنگهای نامنظم، حال و احوالات و آثارش در زمینه هنر و عرفان و نقاشیها، عکسها و مجسمهها و بالاخره روز شهادتش در 31 خرداد 1360 در دهلاویه.
هرکدام از این فرازها و نقاط عطف و کلی ماجرا و رویداد دیگر میتواند ورودی فیلمی سینمایی یا سریال تلویزیونی جذابی درباره شخصیت بزرگ و کاریزماتیک و بینظیر شهيد دكتر مصطفي چمران باشد. باوجود چهل و اندی کتابی که درباره چمران نوشته شده، هنوز میتوان آثار مکتوبی را به او اختصاص داد و باز حرفهای ناگفتهای بماند برای کتابهای بعدی.
تئاتر و سینما و تلویزیون اما هنوز با نقطه مطلوب در پرداختن به شخصیت چمران فاصله دارند و میتوان اندک آثار تولیدشده در این زمینه را مشقهایی برای ساخت پروژههایی موفقتر و ماندگارتر درنظر گرفت. چشمه وجودی چمران همیشه جوشان است و میشود از منظرها و زاویههای مختلف سراغ او رفت.
شخصیت بیقرار و زندگی پرماجرایش قابلیت این را دارد که هم در قالب یک روایت خطی، فرازهای زیستیاش را مرور کرد و هم با تمرکز روی یکی از رویدادها، تصویری از شهید چمران ارائه داد؛ کاری که ابراهیم حاتمیکیا در فیلم چ کرد و تنها با روایت دو شبانهروز حضور شهید چمران در پاوه سال 58 و نبرد با نیروهای جداییطلب و ضدانقلاب، در حد بضاعت قصه شمایلی از چمران را پیش روی مخاطب گذاشت.
هرچند زمان نمایش فیلم، نقدهایی هم به آن وارد شد اما درمجموع حاتمیکیا موفق شد، با روایت یکی از نقاط عطف زندگی و فرماندهی چمران، آن طمانینه و آرامش درونی این کاراکتر را باوجود حضور در محیطی پرتلاطم و پرهیاهو نشان دهد و روحیه مبارز و عرفانی او را توامان به تصویر بکشد. همان روحیه لطیف و پرمهر چمران که در اوایل فیلم، مانع کشتن قاطری زخمی از سوی یکی از نیروهایش میشود و میگوید: «کشتن کار ما نیست نادرجان» بهخوبی تعارض و جدلهای شخصیتی هنرمند و عرفانی که ناچار است برای مبارزه و دفاع، اسلحه دست بگیرد را به مخاطب منتقل میکند.
یکی از بهترین سکانسهای چ خوشامدگویی شهید علی اصغر وصالی (بابک حمیدیان) به شهید چمران است که مصداق «خوشتر آن باشد که سر دلبران/ گفته آید در حدیث دیگران» چمران را به دستمال سرخها معرفی میکند: «چرا زل زدین؟ این سرباز اسلام، کهنهچریک محرومان لبنان، افتخار ایران، الهی که فاتحِ این بحران، آقا مصطفی چمران. خداییش ماچکردن همچین آدمی توفیق نمیخواد؟»
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد